آکوستیک استودیو صدا (فصل دوم)

بابک گلستانی / میکسوفون

آدرس تلگرام: http://telegram.me/babakgolestani

 

نکات مهم در مورد آکوستیک به صورت سوال و جواب :

 

پیش از هر چیز لازم است که بدانیم که در زبان “غیر روزمره”، آکوستیک واژه ای است که معمولا با اشاره به کاربرد آن استفاده می شود. مثلا آکوستیک اتاق یا موضوع جذاب Architecural Acoustics (ترجمه ی گویایی از آن در فارسی نمی شناسم). یکی از جذاب ترین مقوله هایی که تا به حال در زندگی با آن برخورد داشتم!
آکوستیک موسیقایی (Musical Acoustics) نیز بخش دیگری از مباحث مربوط به آکوستیک است: چرا کلارینت صدایی متفاوت از فلوت دارد؟ چرا ویولون کسی که با شما همنوازی می کند صدایی متفاوت از ویولون شما دارد؟ موج چیست؟ این ها از جمله مسائلی هستند که در مبحث آکوستیک موسیقایی مورد بحث قرار می گیرند.

 

بدیهی است که مقولات یاد شده با یکدیگر در ارتباط بوده و هیچ کدام فارغ از شناخت و بررسی دیگری قابل مطالعه نیستند.

 

امواج ایستا‌ در اتاق (منظور از اتاق هر محیط بسته ای است که در آن قرار داریم: اتاق خواب. استودیو. سالن کنسرت. سالن کنفرانس. کلاس درس و … ):

امواج ایستا (رزونانس فضا یا Mode در فضا) ‌ به خودی خود نه بد هستند و نه خوب، بلکه پدیده ای کاملا طبیعی و غیر قابل اجتنابند که در هر اتاقی پدیدار می شوند (به استثنای اتاق هایی با سطوح ۱۰۰٪ جاذب که به غیر از محیط های آزمایشگایی، با آن ها برخورد نخواهیم داشت).

 

مساله ی مورد سوال این است که آیا نحوه ی پخش شدن آن ها مناسب است و آیا تراکم آن ها با اندازه ی کافی بالا است؟
پاسخ سوال دوم در مورد اتاق های کوچک متاسفانه همیشه منفی است و همین موضوع باعث می شود که اتاق های کوچک مشکلات جدی در انتقال فرکانس های محدوده ی باس داشته باشند. لذا در روند بهبود آکوستیکی اتاق باید به امواج ایستا (و در نتیجه مشکل انتقال فرکانس های باس) توجه ویژه ای نشان داد.

 

اینجا و آنجا چنان شایعه شده است که پرهیز از امواج ایستا زمانی ممکن است که دیوارهای رو به رو به حالت موازی در مقابل هم قرار نگیرند. متاسفانه باز هم پاسخ منفی است. همانطور که بالا اشاره، امواج ایستا همیشه و در هر اتاقی پدیدار می شوند. شکل هندسی اتاق و نحوه ی مبله کردن اتاق تنها بر روی “فرکانس” امواج ایستا تاثیر می گذارند.

 

آیا می توان با استفاده از تیوب هایی که در گوشه ای از اتاق قرار می گیرند، بر رزونانس اتاق غلبه کرد؟
تاثیر چنین تیوب هایی بسیار نازل است چرا که حجم آن ها بیش از حد کم است که بتوانند تفاوتی چشم گیر را ایجاد کنند.

 

آیا رزوناتورهای دست ساز خوب عمل می کنند؟
پیش از هرچیز برای درک بهتر عملکرد رزوناتور باید اشاره کنم که از آنجایی که انرژی در فضا از بین نمی رود، باید برای مهار آن، آن را به شکل دیگری از انرژی تبدیل کرد. انرژی موج با فرکانس پایین را می توان به انرژی دیگری تبدیل کرد.

در اکثر مواقع سعی در استفاده از رزوناتور با شکست رو به رو می شود. اینکه روزانوتور هلم هولتز یا Helmholz Resonator به عنوان مثال برای از بین بردن مشکل اتاق در ۶۰ هرتز بسازیم، در بهترین حالت شاید تنها به صورت اتفاقی کمکی به بهبود وضع آکوستیکی اتاقمان در این فرکانس کند. باید توجه داشت که معمولا حجم های بالا (چندین هزار لیتر) یا سطوحی بزرگ لازم داریم تا به تغییری چشم گیر به لحاظ آکوستیکی دست پیدا کنیم.

 

من یک Dead Room درست کرده ام و وقتی دست می زنم هیچ رفلکسیونی نمی شنوم. آیا الان می توانم به اتاقم برای کار حرفه ای اعتماد کنم؟
پاسخ متاسفانه منفی است. اکثر اتاق هایی که به عنوان dead room می شناسیم تنها در فرکانس های بالا و حداکثر میانی قدرت جذب کنندگی دارند. و در فرکانس های باس هنوز مشکلات جدی را در آن ها شاهد خواهیم بود: از جمله مشکل کام فیلترینگ (comb filtering).

 
 

کام فیلترینگ : اَدیسیون دو سیگنال با فاز مساوی و با تاخیر، که باعث تعدیل شدن فرکانس های متعدد در سیگنال می شود.
باید توجه داشت که جذب بیش از حد فرکانس های بالا و میانی به دریافت درست spatial relations (باز هم ترجمه ی گویایی برای آن سراغ ندارم) در موسیقی صدمه می زند.

 

آیا جذب کننده های اسفنجی اگر به اندازه کافی قطور باشند می توانند فرکانس های باس را جذب کنند؟
هر چه فرکانس باس پایین تر باشد قدرت جذب کنندگی این نوع جذب کننده های اسفنجی کمتر می شود.

 

آیا اکوالایزر و سیستم های دیجیتال بهینه سازی آکوستیک اتاق‌ کمک می کنند تا بر مشکلات آکوستیک اتاق غلبه کنیم؟
متاسفانه خیر. ابزار الکترونیکی نمی توانند مشکلات اتاق را از بین ببرند (به استثنای جذب کننده های اکتیو که در مورد آن ها در مقاله ای جداگانه توضیح خواهم داد). در سال های اخیر تولید کننده های متعددی ابزارهایی را روانه ی بازار کردند که ادعا شده، آکوستیک اتاق را به صورت خودکار مورد محاسبه قرار می دهند و مشکلات اتاق را از بین می برند. اما نه تنها هیچ کدام از از این سیستم ها به قول سازنده شان عمل نمی کنند، بلکه در موارد مشکلات بیشتری را هم اضافه می کنند. حتی گاهی این سیستم ها در ابتدای کار این حس را به شنونده القا می کنند که ظاهرا بهبودی چشم گیر ایجاد کرده اند. اما مشکلات بعد از مدتی کار پس از “بهبود” آشکار می شوند.

 

من مونیتوری را از شرکت x خریدم که به گفته ی تولید کننده ی آن مشکلات آکوستیک اتاق روی صدای آن هیچ تاثیری ندارند! آیا این حقیقت دارد؟

رابطه ی میان مونیتور و اتاق را می توان تغییر داد. اما از فیزیک نمی توان فرار کرد! هر سیستمی که از مشکلی مربوط به آکوستیک می کاهد به مشکل دیگری در جایی دیگر اضافه می کند.

 

بهبود آکوستیک اتاق گران است. به صرفه نیست!
درست است. اما برای انجام کار حرفه ای، برای ایجاد اعتماد میان شنونده و مونیتورها چاره ای جز بهینه سازی آکوستیک اتاق وجود ندارد. حتی گران قیمت ترین و بهترین مونیتورها در فضایی با آکوستیک نامناسب کمک چندانی به ما در زمینه ی اعتماد به شنیده هایمان نمی کنند.

 

 

شرکت x محصولات بسیار شیکی را برای بهبود آکوستیک تولید می کند. آیا باید آن ها را خرید؟
مسلما تولید محصولات شیک و زیبا روشی تجاری است برای رسیدن به فروش بیشتر. اما چیزی که در زمینه ی آکوستیک اهمیت دارد، کیفیت و تاثیرگذاری این محصولات است نه ظاهر آن ها.

شرکت های نامی نظیر Primacoustic ، Vicoustic ، t.akustik ، Auralex، GIK Acoustics و RPG وجود دارند که محصولاتی در زمینه ی بهینه سازی آکوستیک اتاق تولید می کنند.
در این میان، محصولات شرکت آمریکایی RPG همواره مورد اعتماد بیشتر قرار داشته و دارد.

شرکت های کوچک تر و بی نام و نشانی هم وجود دارند که محصولاتی با کیفیت و موثر تولید می کنند. بنابراین، مثل همیشه، اسم و نام به معنای کیفیت نیستند.

 

 

آیا من به تنهایی می توانم محاسبات مربوط به آکوستیک اتاقم را انجام دهم؟
ابزار انجام محاسبات امروز با قیمتی بسیار به صرفه می توانند در اختیار همگان قرار گیرند. اما تحلیل و ارزش گذاری درست روی داده های به دست آمده است که نیاز به تجربه و دانش دارند: دانش در زمینه ی آکوستیک و سایکو آسکوستیک و تجربه ی کافی در زمینه ی محاسبات آکوستیکی.
تنها متخصصین اندکی می توانند در این زمینه واقعا قابل اعتماد باشند.

 

 
نکته:
دستکاری نکردن اتاق در خیلی از موارد بهتر از دستکاری کردن غیر علمی آن (بدون تجربه و دانش) به لحاظ آکوستیک است.
 
 
 

من با نرم افزاری که در دست دارم متوجه این موضوع شدم که زمان ریورب اتاق من در باند فرکانس های باس بیش از حد با دیگر باندهای فرکانسی فرق دارد. این به چه معنی است؟
خوبی برنامه های محاسبه گر این است که آن ها همیشه نتیجه ای را به نمایش می گذارند (چه درست، چه غلط!).

اما زمان ریورب به یک sound field استاتیک بستگی دارد که این در اتاق های کوچک در باند فرکانس های باس اصلا وجود ندارد. به عبارت دیگر اصلا ریوربی در این باند وجود ندارد که اندازه گیری شود حتی وقتی که نرم افزار محسابه گر با اصرار به عکس این موضوع اشاره دارد. چیزی که اندازه گیری می شود، تنها سقوط یک یا چند مد در اتاق در بازه ی زمان است که در موقعیت های فضایی متفاوت تاثیر متفاوتی روی الگوریتم محاسباتی خواهد داشت.
وقتی سقوط مدها و ریورب از هم تمیز داده نشوند راه برای محسابه ی آکوستیکی به بن بست ختم خواهد شد.
 

 

شرکت x سرویس جالبی ارائه می دهد. من برای آن ها مشخصات اتاقم را می فرستم و آن ها محاسبات لازم را انجام می دهند و به من اطلاع می دهند که چه باید بکنم؟
این گونه شرکت ها بیشتر به فروش محصولاتشان علاقه دارند تا ارائه سرویس های آکوستیکی. اینکه برخی از آن ها خود را متخصص آکوستیک می نامند چیز جدیدی نیست. پدیده ای است که این روزها به وفور با آن مواجه ایم.

 

 

کارتن تخم مرغ روشی ارزان برای بهینه سازی آسکوتیک است، اینطور نیست؟
حداقل اینکه این روش ارزان است، درست است.
کارتن های تخم مرغ مثل خیلی از جذب کننده های (حتی) تجاری، تنها در باند فرکانسی محدودی عمل می کنند. و درست در آن باندی که معمولا مشکلی جدی وجود ندارد. بنابراین باید از اینگونه جذب کننده ها پرهیز کرد.

 
 

موفق باشید، سوییس ۲۰۱۵

Babak Golestani / www.mixofon.com