Germanium Tone Control یا GTC اکوالایزری است با باندهای پهن یا به اصطلاح broad band. یکی از خصوصیات مهم این اکوالایزر هیبرید بودن آن است:
باسها پَسیو (passiv) هستند. از این طریق از زخیم شدن بیش از حد باس (boomy) جلوگیری میشود، اما بزرگ و پانچی صدا میدهد (بر خلاف Neve که ممکن است در باس به سرعت boomy صدا دهد، که البته این صدا هم گاهی به شدت به کار میآید!).
فرکانسهای میانی (میدرنج) و فرکانسهای بالا اکتیو (active) هستند:
- به همین دلیل تاکید روی فرکانسها معمولا باعث سخت شدن (hardness) نمیشود.
- تعدیل روی یک باند فرکانسی تنها از اهمیت آن باند در میکس میکاهد و فرکانس ها را از میکس حذف نمیکند.
یکی دیگر از خصوصیات پراهمیت این ای-کیو، قسمت گِین (Gain) و فیدبَک (Feedback) در آن است که از طریق آنها میتوان رنگ این اکوالایزر را تغییر داد. فیدبک میزان حضور دیستورشِنِ هارمونیک (harmonic distortion) را تعیین میکند. هر چه مقدار فیدبک کمتر شود، از میزان گِین هم کاسته میشود و به فرکانسهای بالا افزوده و در نتیجه رنگ صدا روشنتر میشود. با افزایش میزان فیدبک، وُلوم و دیستورشن افزایش پیدا میکنند و البته یک پیک هم در حوالی ۳۰ هرتز ایجاد میشود.
و اما به تازگی با اکوالایزر Tube Tech HLT2A آشنا شدم. اکوالایزری لامپی (Tube EQ) که برای میکس و مسترینگ تولید شده است. این اکوالایزر دارای یک Tilt EQ و دو فیلتر شلوینگ است که مرا به لحاظ صوتی کمی به یاد Baxandall میاندازند.
توضیحی مختصر برای کسانی که با Tilt EQ آشنا نیستند: این ای-کیو به نوعی ترکیبی از دو فیلتر شلوینگ است. به وسیلهی این اکوالایزر میتوان یک فرکانس مرکزی انتخاب کرد (مثلا ۱ کیلوهرتز) و روی همهی فرکانسهای بالای آن را تاکید کرد (boost)، در حالی که فرکانسهای پایین آن تعدیل میشوند (و یا بالعکس).
نیم ساعت قبل از شروع کار، ای-کیو را روشن کردم تا زمان کافی برای گرم شده داشته باشد. سیگنالی که باید دست کاری میشد در فرکانس های بالای ۲ کیلوهرتز کمی بیش از حد جلو (forward) صدا میداد. از طریق Tilt کمی بالانس را به نفع فرکانسهای پایین ۱ کیلوهرتز تغییر دادم تا سیگنال تا حدودی تیرهتر صدا دهد. سپس با استفاده از فیلتر شلوینگ چند دسیبل به فرکانسهای بالای ۲ کیلوهرتز افزودم. با اضافه کردن کمی باس (از ۸۰ هرتز به پایین) از طریق فیلتر شلوینگ برای فرکانسهای پایین، کمی به پانچ در باس افزودم. اکنون سیگنال به شدت بالانس شده، سه بعدی و به اندازه ی کافی شفاف صدا می دهد. سازها با تفکیک بیشتری به گوش می رسند. رسیدن به این صدا تنها از طریق GTC غیر ممکن بود. حداقل برای من! و مسرت بخشتر این بود که توانستم به این سرعت به صدایی برسم که در ذهن می پروراندم.
به گمان من هر کدام از این دو اکوالایزر میتوانند حتی به عنوان تنها اکوالایزر آنالوگ در استودیو به عنوان مکملی برای ابزار دیجیتال (پلاگینها) استفاده شوند. هر دوی این عزیزان سیگنال را به شکل جذابی جلا میدهند و به اصطلاح finished صدا میدهند. اما من این روزها بیشتر به Tube Tech تمایل پیدا کردم و گمان میکنم که این ای-کیو به من اجازه میدهد که در زمانی کوتاهتر به نتایج دلخواه نزدیک شوم. قابل ذکر است که این اکوالایزر با وجود لامپی بودن شفافتر از GTC صدا میدهد و بنابراین برای موسیقی کلاسیک و مسترینگ گزینهی مناسبتری است. GTC هم میتواند برای صیقلدادن سیگنالهایی که سرد و بیروح یا «دیجیتال» صدا میدهند انتخاب مناسبی باشد: این ای-کیو به راحتی قادر است کمی روح و گرما (و البته پانچ) به این سیگنالها اضافه کند.
امیدوارم که این مقایسهی کوتاه برای شما مخاطبین میکسوفون مفید واقع شود.
موفق باشید.
بابک گلستانی، مِی ۲۰۱۷، سوییس