انواع کمپرسورها

بابک گلستانی / میکسوفون

آدرس تلگرام: http://telegram.me/babakgolestani

 

 

 

کمپرسورهای VCA یا Voltage Controlled Amplifier :

در این نوع کمپرسورها که استفاده از آن نسبتا معمول‌تر است، یک نقویت کننده یا VCA مثلا به فرم یک IC تنظیمات کمپرسیون را بر عهده دارد. از مزایای این نوع کمپرسورها این است که، رنگ سیگنال را به ندرت تغییر می‌دهند و به عنوان چند نمونه‌یِ معروف می‌توان از ADT compressors ، dbx 160a ،Vertigo VSC-2 ،SSL Bus Compressor و Elysia mpressor نام برد.

                                                                  

Vertigo VSC-2

 

 

کمپرسورهای FET یا Field Effect Transistor :

به جای یک VCA می توان مسئولیت تنظیمات کمپرسور را به یک Field Effect Transistor محول کرد. این نوع کمپرسورها امروزه به ندرت ارائه می‌شوند؛ دلیل آن هم تولید پُرهزینه و در نتیجه قیمت گران آن‌هاست.

کمپرسورهای FET  واکنشی بسیاری سریع به سیگنال نشان می دهند و در ضمن به رنگ آمیزی Valve-مانند سیگنال گرایش دارند. استفاده از کمپرسورهای FET روی درامز و سازهای با کاراکتر کوبه‌ای و گیتار clean بسیار معمول است. نمونه‌های مشهور:   Universal Audio 1176LN و Urei 1176.

 

                                                                           

Universal Audio 1176LN

 

 

کمپرسورهای Opto:

اُپتو به معنی اُپتیکال یا نوری است که اشاره به یک circuit حساس به نور دارد که مقدار کمپرسیون را تعیین می‌کند. این نوع کمپسورها معمولا واکنش آهسته‌تری در مقابل سیگنال‌های آرام و تندرَوِش» دارند که گاهی همین واکنش کند مورد نیاز است چرا که کمتر شنیده شده، به عبارت دیگر سبب رفتاری به اصطلاح موزیکال‌تر از سوی کمپرسور می‌شود. در ضمن کمپرسورهای اُپتو معمولا از Release سریعی نسبت به سیگنال‌های «ترانزینتی» بهره می‌برند و به این دلیل امکان بیشتری برای فُرم دادن سیگنال فراهم می‌کنند.
نمونه‌ هایِ معروف:   Airfield Liminator /  Pendulum OCL-2 / Universal Audio LA2A

 

                                                                          

Teletronix LA-2A

 

 

کمپرسورهای Valve:

این نوع کمپرسورها از Valve به عنوان اِلمان تقویت کننده استفاده می‌کنند و صدای گرم و مخملینی دارند که مناسب صدای خواننده، باس و سازهای کوبه‌ای نظیر درامز است. اما "گاهی" استفاده از این کمپرسورها با عوارضی جانبی همراه است. عوارضی نظیر اضافه شدن نویز به سیگنال، تعدیل یا تاکید فرکانس‌های باس، تاکید روی باند فرکانس میانی-پایین (یا Lower Midrange) و یا مشکلات مربوط به فاز. کمپرسورهای Vari Mu معمولا وظیفه نزدیک کردن جزییات در میکس را بهتر از کمپرسورهای دیگر انجام می‌دهند.
چند نمونه‌ی مشهور:    Manley Vari Mu / Knif Vari Mu / IGS Tubecore / Fairchild 670

        

                                                           

Knif Vari Mu II

 

 

 

ترکیب کمپرسورها:

معمولا در استودیوهای حرفه‌ای مسترینگ ترکیبی از چند نوع کمپرسور قابل مشاهده است. مسترینگ-مَن ها از انواع کمپسورها به تعبیری به عنوان رنگ‌های مختلف استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال بعضی از مسترینگ-اینجینیرها (از جمله من) پس از گذر سیگنال (به عنوان مثال) از یک کمپرسورِ اُپتو، سیگنال را به کمپرسور دیگری می‌فرستند: مثلا به یک کمپرسور Vari Mu. کمپرسور دوم (Vari Mu) وظیفه‌ی نزدیک کردن جزییات در میکس به مخاطب (و احیانا پولیش سیگنال) را به عهده دارد (البته Vari Muهایی هم وجود دارند که وظیفه‌ی هدایت سیگنال به جلوی میکس را به خوبی انجام می‌دهند: مانند HCL VARIS)، در حالی که کمپرسور اول به صورت ذاتی تقش فُرم دهنده‌ی سیگنال را ایفا می‌کند. از این طریق هر کمپرسور مسئولیتی را عهده‌دار می‌شود که می‌تواند به خوبی از پس انجام آن برآید (در کنار اینکه هر کمپرسوری صدایی به خصوص با خود به همراه می‌آورد که به آن اصطلاحا Box Tone گفته می‌شود، حتی اگر اصلا کمپرسیونی صورت نگیرد). به این معنی که هیچ مسترینگ-اینجینیر با تجربه‌ای از یک کمپرسور واحد انتظار معجزه ندارد. هیچ کمپرسوری نمی‌تواند به تنهایی همه‌ی وظایف را با عهده بگیرد.

کمپرسورهایی وجود دارند که قدرت سیگنال را بیشتر جلوه می‌دهند (تعداد زیادی از VCAها و گروهی از Vari Muها) . بعضی بر روی اطلاعات مربوط به اتاق (room) تاکید دارند، اوضاع و احوال هارمونیکس‌ها را (در صورت نیاز) بهبود می‌بخشند و باعث بزرگ‌تر شدن سیگنال می‌شوند (مثلا InnerTube Atomic Squeezebox... که البته من از این کمپرسور روی return اتاق یا ریورب استفاده می‌کردم). گروهی دیگر از کمپرسورها به اصطلاح گوشه‌های زاید در میکس را کمرنگ می‌کنند (مانند Tubetech SCM2B) و کمپرسورهایی هم وجود دارند که اصطلاحا Glue ایجاد می‌کنند به این معنی که المان‌ها یا سازها در میکس را به هم به خوبی پیوند می‌دهند و باعث ایجاد یک دستی دینامیک می‌شوند. دو نمونه‌ی معروف: SSL یا Pendulum OCL-2 - قابل ذکر است که SSL گاهی سیگنال را فشرده و کوچک می‌کند (البته اگر بدون sidechain  استفاده شود) که این خصوصیت هم می‌تواند همان چیزی باشد که به دنبالش هستیم و هم می‌تواند نقش مخرب داشته باشد. همه چیز بستگی به موقعیت دارد.

همانطور که اشاره شد، وظیفه‌ی کمپرسورها، برخلاف تصور مرسوم، تنها بلندکردن صدای میکس و شرکت در loudness war (که تنها در موسیقی پاپ معنی دارد) نیست، بلکه کمپرسورهای گوناگون نقشی کلیدی را در فرم دادن و تحت کنترل قرار دادن سیگنال در میکس و مسترینگ ایفا می کنند.

 

موفق باشید.

سوییس ۲۰۱۵

www.mixofon.com