دستکاری سازها در موسیقی پاپ و جز

بابک گلستانی / میکسوفون

آدرس تلگرام: http://telegram.me/babakgolestani

 

 

من در علاقه ای به موسیقی پاپ ندارم (به جز در هنگام رانندگی)، اما از آنجایی که موسیقی پاپ تنها موسیقی‌ای است که در آن دستکاریِ سیگنال (یا manipulation) جزیی از روند تولید است، حتی برای کسانی مثل  من هم می تواند مقوله ی جذابی باشد. جذابیت آن برای من در همان دستکاری سیگنال است! این جذابیت تا حدی است که من برای رسیدن به این سوال که چرا در موسیقی پاپ دستکاری سیگنال تا این حد پراهمیت است سال ها پیش مجموعه ای را تولید کردم. هرچند هرگز به این مجموعه به عنوان یک "اثر" نگاه نکردم و برای من فقط جنبه ی تجربه و یادگیری داشت، اما تولید آن باعث شد به جواب خیلی از سوالاتم برسم.

همانطور که اشاره شد موسیقی پاپ (به معنی پاپ، راک، دنس،‌ ترنس، هاوس ...) بدون دستکاری سیگنال تقریبا بی معنی است. اگر مخالفید، پیشنهاد می کنم به موسیقی پاپ در چهل سال گذشته با دقت (دقتِ بیشتری) گوش کنید. سعی کنید سازها را به همان صورت که در استودیو بدون دستکاری می شنوید تصور کنید. آیا (ا)سنیر همانطوری صدا می دهد که در استیودیو یا کنسرت می شونید؟  باس دارم و های هت ها و ... چطور؟ یا حتی صدای خواننده! کم ترین چیزی که به صداها اضافه شده کمی دستکاری به وسیله ی اکوالایزر و افزودن (حداقل) کمی ریورب است. کمی که در تاریخ موسیقی پاپ به جلوتر حرکت کنید،‌ با پدیده های عجیب تری هم آشنا خواهید شد: درام ماشین!! (و دستکاری صدای آن): پدیده ای که امروز بدیهی به نظر می رسد. اما درحقیقت اصلا بدیهی نیست! سمپلینگ (و دستکاری سمپل ها به اشکال مختلف: از slicing گرفته تا Granular Synthesis) و موسیقی دیجیتال (یا کامپیوتری) و تولید نرم افزارهای مختلف برنامه نویسی (نظیر PD ، CSound و مکس ام اس پی) و استفاده از آن ها به عنوان ابزاری برای دستکاری و طراحی صدا (در کنار استفاده های دیگری که از آن ها می شود) و در نهایت تولید انواع سخت افزارها برای دستکاری و اصطلاحا رنگ دهی به سیگنال: انواع کمپرسورهای VCA و Vari Mu و Opto! تولید انواع اکوالایزرها و یا ریوِرب های دیجیتال و ...

جالب تر اینکه نوع دست کاری سیگنال، ژانر تعریف می کند! صدای clap در موسیقی soul متفاوت از صدای آن در سبک های دیگر است. صدای kick در موسیقی هاوس متفاوت است از صدای آن در موسیقی هیپ هاپ و ... بنابراین داشتن شناخت کافی در مورد چگونگی دستکاری سیگنال در موسیقی پاپ از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که نوع این دستکاری در روند تولید به شدت تعیین کننده است.

همانطور که در فصول دیگر مفصلا توضیح داده شد، بکارگیری صحیح اکوالایزر، کمپرسور و افکت‍ها در کنار فرم دادن به سیگنال، به ما در وضوح بخشیدن به یک صدا یا ساز در میکس و قرارگرفتن صداها در جای مناسب هم کمک می کند. در این فصل در مورد چگونگی استفاده از این ابزار بیشتر وارد جزئیات خواهم شد.

. توجه داشته باشید که نکات زیر فقط برای یادگیری ذکر می شوند و چیزی مثل وَحی مُنزل نیستند. بنابراین شاید همه جا و در هر موقعیتی کارایی نداشته باشند. در حقیقت باید به این نکات به عنوان نقطه ی آغازین نگریست!

. نکته دیگر اینکه نوع اکوالایزر یا کمپرسوری که استفاده می کنید نقش مهمی در نتیجه کار ایفا می کند.

 

 

 

باس درام:

  • فرکانس‍های پایین 40  هرتز را با یک فیلتر Low-Cut تضعیف کنید.
  • فرکانس‍های 60 تا 100 هرتز را کمی تقویت کنید. گاهی هم می‍توانید از 55 هرتز شروع کنید. توجه داشته باشید که فرکانس‍های باس درام باید همیشه هماهنگ با فرکانس‍های گیتار باس یا سازهای با کاراکتر باس تنظیم شود. به عبارت دیگر اگر فرکانس های یکی را تقویت می‍کنید، همان فرکانس ها در دیگری باید تضعیف شوند تا تعادل بین فرکانس ها حفظ شود و هر دو صدا در میکس به وضوح قابل تشخیص و تفکیک شده از یکدیگر به گوش رسند.
  • فرکانس‍های دور و برِ 164 هرتز را در باس درام تضعیف کنید، تا به گیتار باس وضوح بیشتری هدیه کنید. فرکانس 164 هرتز یکی از هارمونی های نتِ می (E) در گیتار باس با فرکانس 41 هرتز است (41x4=164).
  • فرکانس 200 هرتز را کمی تقویت کنید تا به گرمی و حجم صدا کمی افزوده شود. مراقب تداخل فرکانس‍ها باشید!
  • فرکانس‍های بین 200 تا 600 هرتز را کمی تضعیف کنید تا از خشکیِ صدا کم شود.
  • اگر فرکانس 2.5 تا 5 کیلوهرتز را تقویت کنید، معمولا صدایی قوی تر بدست می آید.
  • محدوده یِ 5 تا 8 کیلوهرتز را تقویت کنید، البته اگر می خواهید صدایی با Click ایجاد شود. برای موسیقی هایی با ضرب آهنگِ کند، بهتر است این فضا را به گیتار باس قرض دهید.
  • فرکانس‍های بعد از 8 کیلوهرتز را با یک فیلتر شلوینگ (Shelving Filter) تضعیف کنید (roll-off). باس‍درام در این محدوده حرف زیادی برای گفتن ندارد و بعید است که تضعیف فرکانس‍های این محدوده روی صدای آن تاثیری بگذارد (هرچند موراد استثنا هم وجود دارد).

 

 

کمپرسور دونقش مهم را در مورد باس درام ایفا می کند:

  • کاهش دینامیک یا فراز و فرودِ سیگنال برای غلبه بر overloadهای احتمالی در سیگنال (top-end limiting/compression)
  • افزایش قدرت صدا با اضافه کردنِ ترانزینت ها بصورت مصنوعی بوسیله یِ افزایش زمان Attack.

 

در مورد ریوِرب برای باس درام باید خیلی دقت کرد، زیرا ریوربِ بیش از حد بعضی از فرکانس‍های باس درام را تقویت می‍کند و امکان شنیدنِ ترانزینت ها را محدود می کند.

از ریورب بدون pre-delay استفاده کنید تا صدای باس درام از ریتم خارج نشود. در بعضی از سبک ها نظیر هی پاپ می توان از آمبیانس اندکی برای کل درامز استفاده کرد تا صدای خشک (dry) باس درام از بقیه ی میکس بیش از حد جدا بگوش نرسد.

مقدار ریورب برای باس درام باید آنقدری باشد که شنیده نشود، اما وقتی آن را bypass می‍کنیم، نبود آن حس شود.

 

 

(اِ)سنیر (Snare):

  • فرکانس‍های پایین 100 هرتز را بشدت تضعیف کنید (roll-off).
  • محدوده‍یِ 100 تا 300 هرتز را تقویت کنید تا بدنه یِ اسنیر بتواند خودی نشان دهد.
  • فرکانس‍های 500 تا 1000 هرتز را برای رسیدن به یک صدای شفاف از اسنیر کمی تقویت کنید.
  • اگر جایی دور و برِ 1 کیلوهرتز تقویت شود، صدایی فلزی بدست می آید (جایِ دقیق این فرکانس را جستجو کنید).
  • فرکانس‍های بین 5 تا 10 کیلوهرتز را برای وضوح بیشتر صدا باز هم کمی تقویت کنید.

 

کمپرسورها در مورد اسنیر سه نقش را ایفا می‍کنند:

  • کاهش طیف دینامیک
  • تاکید روی کاراکترِ کوبه ایِ ساز بوسیله یِ تنظیم زمان طولانی برای Attack.
  • کنترل کردن قسمت‍های کم صدای سیگنال با تنظیم سرعت مناسب برای Release.

 

در صورتی که قصد استفاده از ریورب برای اسنیر را دارید، در کنار روش های مرسوم، می توان از روش دوبلینگ (Doubling) هم استفاده کرد. به سیگنال اصلی کمی ریورب یا آمبیانس اضافه کنید و در نهایت نسخه یِ کپی و سیگنال را با هم میکس کنید.

 

 

های-هت ها (Hi Hats):

  • فرکانس‍های تا 180 هرتز را فیلتر کنید. اگر حتی از سمپل استفاده می‍کنید، برای اطمینان این کار انجام دهید.
  • محدوده یِ بین 500 تا 1000 هرتز را تضعیف کنید تا از صدای فلزی های-هَت ها کاسته شود (مسلما در صورت نیاز).
  • جایی دور و برِ 3 کیلوهرتز را تقویت کنید (گاهی نیازی به این کار نیست).
  • با تقویت فرکانس‍های 8 تا 12 کیلوهرتز کمی شفافیت به صدای های-هَت ها اضافه کنید.

 

 

تام‍ها (Toms):

  • باس های تام را در صورت نیاز فیلتر کنید. اگر از سمپل استفاده می‍کنید، معمولا نیازی به این کار نیست.
  • اگر از صدای ضبط شده استفاده می‍کنید، نویزهای صدای تام را با جستجو کردن بین فرکانس‍ها پیدا کرده و آن محدوده را تضعیف کنید.
  • اگر محدوده 100 تا 300 هرتز را تقویت کنید، گاهی جانی تازه به صدای تام ها می بخشید.
  • با تقویت محدوده یِ بین 800 تا 900 هرتز می توانید صدای توخالیِ تام ها را از بین ببرید.
  • جایی بین 3 تا 5 هرتز حرفی برای گفتن دارد و آن را باید با جستجو بوسیله یِ فاکتورِ باریکِ Q پیدا کرده و تقویت کنید.
  • فرکانس‍های بالای 8 کیلوهرتز را تضعیف کنید.

 

 

گیتار باس:

در مورد گیتار باس نمی توان به راحتی قواعدی ثابت را تعیین کرد. با این وجود اینجا به نکاتی اشاره می‍کنم، که شاید کمک کنند.

  • فرکانس‍های پایین 40 هرتز را فیلتر کنید (بوسیله ی یک فیلترِ Hipass).
  • فرکانس‍های بین 50 تا 80 هرتز را تقویت کنید (البته در صورتی که این فرکانس‍ها را در صدای باس درام تقویت نکرده اید).
  • جایی دور و برِ 83 هرتز را تقویت کنید تا وزن صدا بیشتر شود و صدای باس قوی‍تری به گوش برسد.
  • با یک فاکتورِ باریکِ Q محدوده یِ 160 تا 350 هرتز را تضعیف کنید، تا وضوح بیشتری بدست آید، در ضمن با این کار جا را برای سازهای دیگر یا صدای خواننده آزاد می گذارید.
  • اگر صدای باس به خوبی بگوش نمی رسد، جایی بین 600 تا 1500 هرتز را تقویت کنید. تقویت بیش از حد این محدوده ممکن است از وضوحِ صدای باس را بکاهد.
  • محدوده یِ بین 2 تا 2.5 کیلوهرتز را برای رسیدن به وضوح بیشتر تقویت کنید.
  • برای تاکید روی صدای فرِت ها (Fret)، محدوده یِ 3 کیلوهرتز را تقویت کنید.
  • برای رسیدن به صدایی نرم تر، فرکانس‍های بالای 4 کیلوهرتز را کمی تضعیف کنید.

 

 

کمپرسور چهار نقش مهم را در مورد باس ایفا می‍کند:

  • محدود کردنِ دینامیک
  • ایجاد sustain با نت های طولانی. بوسیله یِ تنظیم زمان طولانی برای Release که با تمپویِ موسیقی هماهنگ شده است، کاهشِ gain که بوسیله‍یِ کمپرسور صورت گرفته، با آرامی باز می گردد تا نتِ بعدی کاهشِ gain دیگری را ایجاد کند.
  • تقویت نویزهای کم صدای جانبی بوسیله یِ تنظیم زمانِ کوتاه برای Release.
  • پررنگ‍تر کردن حضور ساز در ریتم موسیقی بوسیله یِ تنظیم زمان کوتاه برایِ Attack.

 

در موسیقی پاپ بهتر است صدای گیتار باس به یک ریورب از نوع room ambience که برای درامز استفاده شد، فرستاده شود. با این کار اتحاد بین صدای گیتار و درامز بیشتر می‍شود. گیتارهای باسِ بدونِ فرِت (Fretless) با ریوربِ room معمولا خوش صداتر هستند.

 

گیتارِ باس و کُر (Chorus):

استفاده از تکنیک دوبلینگ در مورد باس بهترین راه برای اضافه کردنِ کُر، فلنجر یا افکت‍های دیگر به صدای آن است.

از یک فیلترِ نرم Highcut (با 12 تا 24 دسیبل کاهش gain) استفاده کنید و تمامی فرکانس‍ها را تا حدود 180 کیلوهرتز فیلتر کنید. بدین ترتیب تنها بدنه ای از صدای گیتارِ باس با فرکانس‍های پایین باقی می ماند. عکسِ این کار را با نسخه یِ کپی انجام دهید. افکت مورد نظر را به نسخه یِ کپی بصورتِ insert اضافه کنید. اکنون هر دو صدا را با هم میکس کنید.

 

گیتار الکتریک:

مسلما اکولایزر را نباید مستقیما روی صدای گیتار الکتریک نصب کرد، بلکه آن را روی میکروفنی که صدای این ساز را از روی تقویت کننده (amp) ضبط می کند، نصب می‍کنند. و از آنجایی که گیتارها، گیتاریست ها و سبک های بسیار گوناگونی وجود دارند، هرگز نمی توان ادعا کرد که صدای گیتارِ ضبط شده درست یا غلط است.

  • فرکانس های پایین 80 هرتز را فیلتر کنید. کم‍تر پیش می آید که گیتار الکتریک حرفی برای گفتن در محدوده‍یِ زیر 82 هرتز داشته باشد. بهتر است این فضا را به دست باس درام و گیتار باس بسپاریم.
  • محدوده یِ 80 تا 250 هرتز را تقویت کنید تا صدایِ پُرتری از گیتار بدست آید. اگر گیتار ساز اصلی در میکس نیست، می توان این محدوده را تضعیف کرد.
  • فضای بین 250 تا 1 کیلوهرتز خانه یِ هارمونیک های دوم و سوم سیم های لا و رِ هستند. این فضا را تقویت کنید. در ضمن با این کار صدای گیتار بیشتر به جلو هدایت می شود.
  • در جایی بین 2 تا 6 کیلوهرتز اتفاقات خفته ای وجود دارد، که باید بیدارشان کرد. با یک فاکتور باریک Q جای درست را پیدا کرده و آن را تقویت کنید.
  • محدوده یِ 5 تا 8 کیلوهرتز را برای بدست آوردن حجم بیشتر صدا تقویت کنید.
  • فرکانس‍های بالای 8 کیلو هرتز را تقویت کنید تا صدای بازتری بدست آید.

 

 

گیتار آکوستیک:

اگر صدای ضبط شده از گیتاری بسیار مرغوب با سیم های نو باشد، دلیل زیادی برای استفاده از اکوالایزر باقی نمی ماند. مگرآنکه بخواهیم کمی شفافیت به صدای این ساز اضافه کنیم یا فضا را برای سازهای دیگر آزاد بگذاریم.

  • فرکانس‍های پایین 82 هرتز را فیلتر کنید. پایین ترین فرکانس در گیتار آکوستیک فرکانس 82 هرتز است که به سیمِ می در گیتار تعلق دارد.
  • جایی مناسب در محدوده یِ 80 تا 300 هرتز را باید تقویت کرد.
  • اگر به اندازه یِ کافی فضا موجود است، محدوده‍یِ 80 تا 350 را تقویت کنید تا به ساز در میکس حضور پررنگ‍تری ببخشید.
  • برای اینکه هارمونیک ها بعدی را کم رنگ کنید، می‍توانید محدوده یِ بین 700 تا 1200 هرتز را تضعیف کنید.
  • حضور ساز در میکس را با تقویت فرکانس‍های دور و برِ 1.5 تا 3 کیلوهرتز پررنگ‍تر کنید.
  • اگر باز هم ساز به حضور پررنگ‍تری نیاز دارد، فرکانس‍های بین 3 تا 5 کیلوهرتز را تقویت کنید.
  • برای رسیدن به صدایی شفاف تر فرکانس‍های 5 تا 10 کیلوهرتز را تقویت کنید.

 

 

گیتارهای آکوستیک سازهای بسیار دینامیکی هستند و یک کمپرسور باکیفیت به ما کمک می‍کند که از دینامیک بیش از حد در این سازها بکاهیم.

تنظیم زمان نسبتا کوتاه برای Attack می‍تواند ساز را کوبنده جلوه دهد، و زمان طولانیِ Release می‍تواند حضور بیشتری به ساز در میکس در حین نواختن ببخشد.

گیتارهای کمپرس نشده به سختی جای خود را در میکس پیدا می‍کنند، مگر آنکه نوازنده یِ بسیار خبره ای پشت ساز نشسته باشد و تعداد سازها در میکس چندان زیاد نباشد.

برای گیتارِ آکوستیک معمولا از افکتِ کُر (Chorus) استفاده می‍شود.

 

 

 

صدای خواننده یا Vocals:

 

انتخاب یک میکروفن مناسب و قراردادن صحیح آن در زمان ضبط، بسیار مفیدتر از داشتن امید به رسیدن به صدایی مورد قبول بوسیله یِ اکوالایزر است.

  • فرکانس‍های پایین 80 هرتز را تضعیف کنید (نه همیشه!).
  • فضای بین 80 تا 300 هرتز را تقویت کنید تا حجم بیشتری به صدا هدیه دهید.
  • محدوده‍یِ بین 300 تا 500 هرتز را تضعیف کنید. با این کار مشکل هارمونیک اول را تا حدودی حل می‍کنید. با تقویت این محدوده ممکن است صدایی تودماغی بدست آید.
  • با تقویتِ فرکانس‍های بین 800 تا 2000 هرتز کلام خواننده را بیشتر قابل فهم کنید.
  • فرکانس‍های دور و برِ 1 کیلوهرتز را تضعیف کنید تا به سازهای دیگر به اندازه کافی فضای خالی برسد. این کار به ویژه در مورد Background Vocal بسیار مفید است.
  • با تقویت فرکانس‍های بین 2 تا 6 کیلوهرتز حضورِ صدای خواننده در میکس را پررنگ‍تر کنید.
  • فرکانس‍های بین 6 تا 18 کیلوهرتز را تقویت کنید و به صدای خواننده قدرت بیشتری ببخشید.

 

تنظیمات کمپرسور برای صدای خواننده، به تنظیمات دیگر در کل میکس بستگی دارد. اما اینجا به چند نکته اشاره می‍کنم:

  • استفاده از Attack سریع تا متوسط و هماهنگ با تمپویِ موسیقی اغلب نتیجه یِ خوبی را در پی خواهد داشت. همچنین بهتر است از کمپرسور Soft-Knee برای صدای خواننده استفاده شود. زیرا این کار به تاثیر کمپرسور روی صدای خواننده ظرافت بیشتری می‍بخشد.
  • زمانِ Release را برای موسیقیِ با تمپویِ سریع، کوتاه و برای موسیقی با تمپویِ آرام طولانی تنظیم کنید.
  • از بالاترین آستانه (Threshold) شروع کنید و آرام آرام آن را کم کنید تا حدِ صحیح آستانه بدست آید. زمانی که نشانگرِ gain reduction تکان خورد، دست بردارید. هدف این است که پاساژهای با صدای بلند کمپرس شود.
  • از رِیشیو (Ratio) پایین، مثلا 3:1 شروع کنید. به یک خروجیِ پرقدرت فکر کنید و ریشیو را برای رسیدن به آن تنظیم کنید.
  • خواننده های متبحر قادرند دینامیک صدای خود را کنترل کنند و در نتیجه صدای آنها نیاز به کمپرسیون شدید نخواهد داشت.
  • پس از کمپرسور از این لیمیتر استفاده کنید: برای اطمینان!
  • کمپرسیون شدیدتری برای backing vocals بکار گیرید.
  • همزمان با ضبط صدای خواننده از یک لیمیتر استفاده کنید.

 

 

سازهای بادی:

  • فرکانس‍های بین 200 تا 500 هرتز را تقویت کنید تا سازهای بادی در جای درستی در میکس قرار گیرند. دقت کنید که این سازها با صدای خواننده تداخل فرکانس نداشته باشند.
  • حضور پررنگ‍ترِ سازهای بادی در میکس با تقویتِ محدوده یِ 2 تا 4 کیلوهرتز بدست می‍آید (مراقب تداخل فرکانس‍ها باشید).
  • فرکانس‍های بالای 5 کیلوهرتز را کمی تقویت کنید تا شفافیت بیشتری به صدای این سازها ببخشید.

سازهای بادی اغلب دینامیک هستند و با صدای بلند به گوش می‍رسند. کمپرسیونِ شدید می‍تواند قسمتی از دینامیک را از این سازها بگیرد و صدایِ آن‍ها را کم حجم جلوه دهد. کمپرسیون  بیشتر برای سازهای بادی با فرکانس های پایین نظیر ساکسوفونِ باریتون استفاده می‍شود و سازهای بادی با فرکانس بالا معمولا بصورتِ طبیعی در میکس خوش صدا هستند و تنها گاهی نیاز با اندکی کمپرسیون دارند:

  • در اغلب موارد باید Attack کوتاهی برای سازهای بادی در نظر گرفت.
  • وقتی این سازها در موسیقی بصورت سولو حضور دارند، زمانِ Release را بهتر است روی متوسط تنظیم کنید. در غیر اینصورت  زمانی کوتاه برای Release می‍تواند صدای خوبی از سازهای بادی در میکس با سازهای دیگر، بگوش برساند.
  • از Threshold پایین استفاده کنید، تا جزئیات صدا بگوش برسند.

 

 

پیانو:

برای اکوالایز کردنِ صدای پیانو بهتر است که از فاکتور پَهنِ Q یا اصطلاحا Broadband استفاده کنید و تقویت و تضعیف فرکانس‍ها نباید شدید باشند.

  • فرکانس‍های پایین 50 هرتز را فیلتر کنید.
  • فرکانس‍های 80 تا 150 هرتز را تقویت کنید.
  • اگر سروصدایی یا نویزی شنیدید، فرکانس‍های 200 تا 800 هرتز را تضعیف کنید.
  • تقویت محدوده یِ 4 تا 8 کیلوهرتز حضور بیشتری به صدای پیانو در میکس می بخشد.

 

از کمپرسور بعنوان لیمیتر استفاده کنید و سطح Threshold را بالا نگه دارید. آستانه را طوری تنظیم کنید که سیگنال در پاساژهای با صدای بلند، نشانگرِ gain reduction را به حرکت در آورد.

 

 

به صفحه یِ میکسوفون در فیس بوک بپیوندید و در بحث ها شرکت کنید.

 

موفق باشید.

سوییس، ۲۰۱۰

www.mixofon.com